۱۳۸۸ مهر ۲, پنجشنبه

اشتباه تاریخی مجلس خبرگان


محمد جواد اکبرین:
شاید غیبت رئیس مجلس خبرگان رهبری هنگام قرائت بیانیه ی پایانی آن نشان از اختلاف بر سر محتوای بیانیه باشد اما در نتیجه تفاوتی نمی کند؛ زیرا بیانیه ی ششمين اجلاس رسمي از دوره چهارم مجلس، به جای آن که در پایان اجلاس سه روزه صادر شود با عجله و در روز دوم صادر شده و از وعده ی هاشمی رفسنجانی در افتتاحیه، مبنی بر "تدوین متنى توسط خيرخواهان و دلسوزان نظام براى برون ‌رفت از وضعيت فعلى" خبری نیست.
ادبیات این بیانیه نه تنها هیچ نسبتی با جایگاه حقوقی مجلس خبرگان ندارد بلکه به ادبیات رسانه ای دولت کودتا بسیار نزدیک است؛ واژه ها و ترکیبهایی مانند: "ايجاد فتنه و اغتشاشات اخير برای استحاله انقلاب و سرنگونی آن... غفلت‌ها و سوء ‌رفتارهای سياسی بعضی عناصر داخلی... لايه‌هاي پنهان و آشكار توطئه" بسیار آشناست.
تصور کنید مجلسی را که وظیفه اش بر اساس اصل ۱۱۱ قانون اساسی نظارت بر رهبری است تا در صورت تشخیص فقدان شرایط، وی را از مقام خود بر کنار کند

درباره همه چیز اظهار نظر می کند؛ از "حمايت از فلسطين و غزه" تا "مسئله حجاب" و نگرانی از بازگشایی دانشگاهها و "ايجاد فضاي متشنج و ناآرام"؛ اما به هیچیک از انتقادات گسترده ی ماههای اخیر نسبت به عملکرد رهبری نمی پردازد؛ بلکه ظاهرا در این دو روز توانسته همه ی انتقادهای وارده را بررسی کند و به این نتیجه برسد که "معظّم ‌له تنها گزينه ‌ای است كه لباس رهبری امت بر قامتش زيبنده است".
این در حالیست که برخی از اعضای این مجلس از منتقدان جدی رهبری هستند و حتی نماینده شیراز در این مجلس، کمتر از ده روز پیش از برگزاری اجلاس، در نامه ای از دیگر اعضا خواسته بود "تا دیر نشده برای اعادۀ حیثیت از مرجعیت، تشکیل جلسه علنی دهد و مطالب بررسی گردد و به خواست مردم که همان قانون اساسی است جواب داده شود و به شکایات آنها به وسیلۀ نمایندگان آنها یعنی آقای موسوی و آقای کروبی رسیدگی شود."
خبرگان می توانست ملجاء و مرجع رسیدگی به شکایات علیه رهبری باشد اما نه تنها چنین نشد بلکه "ضمن بيعت مجدد" با وی از "پشتيباني قاطع خود" سخن گفته و "مقاومت معظم‌له در برابر تشكيك بی ‌اساس نسبت به صحت و سلامت انتخابات" را دليلی قاطع بر هوشمندی و تدبير ايشان" دانسته و "هدايت‌های هوشمندانه، راهگشا، تاريخی و سرنوشت‌ساز" او را ستوده است و خود را برای شرفیاب شدن به محضر وی و دریافت رهنمود آماده می کند.

منظور از هدایت های هوشمندانه و راهگشا در بیانیه خبرگان نیز خطبه ‌های 29 خرداد و 21 ماه رمضان است یعنی دقیقا همان سخنانی که نزد جنبش سبز، چراغ سبز به شبه نظامیان هوادار رهبری و توجیه جنایت های اخیر تلقی شد.
اینجاست که یک اشتباه تاریخی رخ داده است؛ حکمتِ پیش بینی جایگاهی مانند مجلس خبرگان در قانون اساسی این بود که هرگونه اعتراض به فساد رهبری، در درون نظام جمهوری اسلامی قابل رسیدگی باشد بر خلاف نظام های استبدادی که برای اصلاح رهبران شان راهی در درونِ سیستم نمی یابند و مجبور به انقلاب می شوند. شاید گمان تنظیم کنندگان بیانیه این بوده که ثناگویی و ستایش خبرگان از رهبری او را تبرئه می کند اما نه تنها چنین نیست بلکه مردم را از توانایی و ظرفیت حقوقی خبرگان ناامید می کند و راه اصلاح از درون را برای همیشه می بندد.
در این شرایط حتی شبیه سازی رهبر ایران به امام علی (ع) نیز به تبرئه ی او نمی انجامد بلکه چهره ی امام علی را آلوده می کند چه رسد به خبرگان رهبری
کاش این آخرین روزنه را برای امید به عدالت نمی بستند


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر